English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 54 (6864 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
batting glove U دستکشگویزنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
batting U گوی زنی
batting U پنبه حلاجی شده
batting U ضربه زدن به توپ
batting average U میانگین تعدادامتیازهای یک دور بازی کریکت
batting order U ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
batting cage U حصار توری برای تمرین بیس بال
batting average U میانگین توپزنی
batting practice U تمرین ضربه زدن به توپ
glove U دستکش
to take up the glove U قبول مبارزه کردن
catch glove U دستکشمخصوصتوپگرفتن
kid glove U ازلای زرق وبرق بیرون امده
to throw down the glove U بجنگ تن بتن دعوت کردن
to throw down the glove U بمبارزه خواندن
palm of a glove U بخشی از دستگش که کف دست را می پوشاند
stick glove U دستکش کلفت دروازه بان
to fit like a glove U درست اندازه بودن
catcher's glove U دستکشگیرنده
diving glove U دستکشغواصی
fit like a glove <idiom> U کاملا مناسب
ski glove U دستکشاسکی
short glove U دستکشکوتاه
riding glove U دستکشسوارکاری
golf glove U دستکشگلف
glove finger U انگشتدستکش
fielder's glove U دستکشبازیکن
evening glove U دستکشمهمانی
driving glove U دستکشرانندگی
kid glove U گریزان وفراری از کار
kid glove U دستکش پوش
glove compartment U جعبه داش بورد
glove compartments U جعبه کوچک مخصوص اچار وغیره در جلو اتومبیل
glove compartments U جعبه داش بورد
boxing glove U دستکش بوکس
catching glove U دستکش دروازه بان
glove orange نارنگی [گیاه شناسی]
glove anesthesia U بی حسی دست
glove fight U مشت بازی بادستکش
glove stretcher U اسباب گشادکردن پنجههای دستکش
hand and glove U خیلی صمیمی
hand in glove U دوست همراز
hand in glove U دوست یک دل ویکزبان
hand in glove U خیلی نزدیک
hand in glove U خیلی صمیمی
hand and glove U دوست همراز
hand and glove U دوست یک دل ویکزبان
hand and glove U خیلی نزدیک
glove compartment U جعبه کوچک مخصوص اچار وغیره در جلو اتومبیل
blow with the open glove U ضربه با دستکش باز بوکس
wrist-length glove U دستکشمچ
The coat fitted me like a glove . U کت قالب تنم بود ( کاملا" انداره بود )
Where is the mate ( companion ) of this glove ? U لنگه دیگه این دستکش کجاست ؟
an iron hand in a valvet glove U دست اهنین در دستکش مخملی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com